سلااااااام به دوستان گلـــــم....
جدا به همت خودم آفرین می گم چرا که بالاخره بعد از چند ماه بالاخره آپیدم اما با یه آپه مفصل در خدمتتنونم..............
البته فک کنم این آخرین باریه که امسال دارم آپ می کنم.... از این وضیعت جدا ناراحتم.....ولی چاره چیه؟؟! باید به خاطره کنکورم پس همه چی رو فعلا بزنم و.....
به قوله رفیقم برای به دست اوردنه یه چیزایی باید یه چیزایی رو از دست داد (جمله ی جالبی بود واسم)
خب بی خیالش....بریم سراغه اصله قضیه...
خب این یه تیکه مقدمه رو که می خونید درکش یکم سخته من خودم با کلی تجزیه تحلیل فهمیدمش.....ولی خب چند بار بخونیدش  منظورمو می فهمید.....
سااال ها پیش جوان باهوش آلمانی که پیشرفت چشم گیری در علم فیزیک داشت، نسبیت عام خود را که انقلابی عظیم در فیزیک نوین بود ارائه کرد. آلبرت اینیشتن به این موضوع پی برده بود که در جهان علاوه بر وجود داشتن سه بعد در فضا(ماده، مکان و زمان) بعد دیگری هم وجود دارد و اسمشو فضا-زمان گذاشت.... حالا می خوام این بعد عجیب غریب رو توضیح بدم.....
می دونید انیشتن معتقده که فضا در این جهان مطلق نیس... یعنی صاف نیس یکنواخت و مسطح نیس....و در واقع یه ساختار نامرئی(فضا-زمان) هست که حتما وجود داره و همین باعث می شه که فضا رو خمیده کنه یا اینکه بهش پیچ و تاپ بده....
تنها فضا وقتی می تونه صاف باشه که هیچ چیزی روش وجود نداشته باشه و اگر یه جسمی جرم دار روش قرار بگیره مسلما اونجا گرانش هم به وجود می یاد و همین گرانش عامل ایجاد خمیدگی خواهد بود و این خمیدگی به خاطر گرانشی که داره برای جرمهایی که دورو برش وجود داره حکم می کنه که اونا چطوری حرکت کنند و در واقع حکمش هم اینه که اجرام فقط گرداگردش می تونن به سیرو سفر بپردازند....
بذارید با یه مثال جالبی که از خوده انیشتن هست این ساختار جالب فضا-زمان رو ساده تر توضیح بدم...
مثلا شما یه کاغذ رو دستتون بگیرید و فرض کنید که این کاغذ نقش فضا رو داره اگه یه چیز جرم داری روی کاغذ بزاریم (مثله یه توپه گلف) و بگیم توپ هم نقش یه ستاره ی خیلی بزرگ تر از خورشید که جرم زیادی هم داره باشه، خــــــــــب اونوقت جرم توپ روی کاغذ باعث خمیدگی و فرو رفتن اون کاغذ میشه و در واقع یه نیروی گرانشی تولید می کنه.... و هر چی این خمیدگی بیشتر باشه گرانش هم بیشتر و مسلما اگه توپ جرم بیشتر داشته باشه خمیدگی بیشتری هم داره و اینو بدونید وقتی یه ستاره در حال مردن باشه به دلایل واکنش هایی که توش اتفاق می افته جرم خیـــــــــلی بیشتری پیدا می کنه....  و فک کنید جرم این توپ یا ستاره اونقـــــــدر زیاد شده که کاغذرو  لوله میکنه و اینجاس که می تونیم بگیم گرانش به نهایت خودش رسیده طوری که فضا لوله شده  و همه چیز رو به طرفه خودش می کشه .... هم طور که گفتم این ساختار فضا-زمان بود... و حقیقتا این اجرام جالب و نامرئی که در سرتاسر این کره ی آسمانی وجود داره وجود دارند.... سیاهچاله های کیهانی هستند.....  

 
سیاه چاله ها
درسته...! تو این پست آخریه دلم می خواد در مورد سیاه چاله ها بنویسم، همیشه دوس داشتم در مورده اونا بدونم ... قبل از اینکه چیزی در موردشون چیزی بخونم فک می کردم اونا باید خییلی جالب باشن، اما بعد از اینکه کلی مطلب خوندم علاوه بر جالب بودنشو باید بگم فوق العاده هیجان انگیز و بی نهایت ترسناک هستند ... البته من یه همچین حسی نسبت بهشون دارم....
سیاه چاله ها اجرامی هستن که بی نهایت جاذبه دارند، جاذبه ای که حتی نور هم با اون سرعتش نمی تونه از دستشون فرار کنه و تا حالا هیچ کس ادعا نکرده که اطمینان بده که در یه مکان حتما یه سیاه چاله باشه چون اونا غیر قابل مشاهده هستند و یه شیء می تونه فقط یه لحظه نزدیکه یه سیاهچاله حضور داشته باشه و بعد با سرعت نور (حتی بیشتر از اون) درون اون شیرجه میزنه و سیاه چاله اونو می بلعه و نابودش می کنه....
اما با این وجود که اونا نا پیدان ستاره شناسان یه راهه حله جالبی برای تشخیص اینکه یه سیاه چاله امکان داره در یه مکانی وجود داشته باشه پیدا کردند... اول اینکه خمیده شدن شدید یه شعاع نوری در یه مکانی به خاطره جاذبه ی اون سیاه چاله که روش می زاره دوم اینکه کند شدن شدید زمان بازم به دلیل جاذبه ی سیاه چاله هه!
در این صورت با وجود اینکه سیاه چاله ها نامرئی هستن حضور خودشونو از راه کنش و واکنش با محیط پیرامون نشون می دهن، یعنی ما با دیدن یه سری از حلقه ها یا یه گروهی از ستاره ها که به دور یه ناحیه ای تاریک و و خالی که همین جوری دارن دوره خودشون می چرخن، پی می بریم که شاید اونجا یه سیاهچاله وجود داشته باشه!!!!! یه چیزه جالبی تو سایت ویکی پدیا خوندم جدا مخم سووووت کشید... می دونید اونجا سرعته گریز رو توضیح داده بود و در مورده سرعته گریز سیاه چاله ها نوشته بود....نوشته بود که سرعت گریز حداقل سرعتی هس که یه جسم می تونه از میدان گرانشی یه جسم فرار کنه..... برای مثال ما روی سیاره ی زمین قرار داریم، اگه یه سنگ برداریم و اونو به طرفه بالا پرتاب کنیم بدیهی هس که اون سنگ بعد از اینکه یکم بالا میره بعد دوباره می یوفته پایین و نمیتونه از نیروی کشش زمین فرار کنه... اما اگه ما این سنگ رو با سرعت خیلـــــــی زیاد پرت کنیم ممکنه که سنگ از جاذبه ی زمین بگریزه... سرعتی که لازم هس تا سنگ را پرتاب کنیم تا از گرانش زمین خارج بشه رو سرعت گریز می گویند. سرعت گریز زمین برابر با ۱۱ کیلومتر بر ثانیه  و برای خورشید ۶۶۰ کیلومتر بر ثانیه هست (البته اینا همش تقریبیه...) و با وجود این سرعتا میتونیم نتیجه بگیریم هر چی جرم بیشتر باشه سرعت گریز بیشتر خواهد بوود و حالا شما فک می کنید جرم یه سیاه چاله چقده؟؟؟؟
میتوینم حدس بزنیم که سرعت گریز برای یک سیاهچاله که با جرمی حدود چند میلیون برابر خورشید هست چقدر میتونه باشه! مطمئنا سرعت گریز سیاهچاله‌ها بیشتر از سرعت نور هستش در نتیجه هیچ چیزی نمی‌تونه از اون فرار کنه!!!!!!!!

و حالا چگونگی تشکیل سیاه چاله ها ....
خب با ستاره هایی که اندازه ی خورشید یا کوچیکتر از اون هستند رو کاری نداریم چون اونا بعد از اینکه عمرشون تموم می شه به کوتوله های سفید تبدیل می شن.... اما یه ستاره که خیلی خیلی بزرگتر از خورشید هست وقتی بعد از میلیاردها سال زندگی میکنه و دیگه عمرش رو به مرگ هست اگه جرمش حدودا ۴/۱ برابر جرم خورشید باشه به ستاره های نوترونی تبدیل میشن که واقعا ستاره های جالبی اند و شاید به خاطره این بهشون می گن ستاره های نوترونی که وقتی رو به موت هستند در اتم های اون ستاره پروتون و الکترون با هم ترکیب می شن و به نوترون تبدیل میشن....!!!!!!! ولی وقتی جرم یه ستاره 3 تا 5/3 برابر جرم خورشید باش اونوقته که اون ستاره به سیاه چاله تبدیل می شه و این اتفاق زمانی رخ می ده که ستاره سوخت هسته ای خودش رو به طور کامل تمام کرده باشه و دیگه هیچ هیدروژنی واسه سوخت نداشته باشه و در نیتجه نیروی گرانش موجود در اون بر ستاره غلبه کرده و باعث فرو ریزشش به داخل و تشکیل سیاه چاله می شه. از این موضوع می شه نتیجه گرفت که سیاه چاله ها از ستارهای بسیار متراکم و پرجرم و بزرگ به وجود میاد و خیالتون راحت خورشید هیچ وقت به سیاه چاله تبدیل نمی شه البته زمانه مرگ خورشید ما هممون فسیل شدیم.... 
اما یه چیز جالب.... اونم اینکه قرآن کريم در مورد سياه چاله‌ها چه مي گويد؟
خب راسش هر جا که تو نت دنباله همچین مطلبی بگیرید که "قرآن در مورده سیاهچاله ها چه می گوید؟" و هر وبی یا سایتی در این مورد براتون باز شه فقط این یه مورد میاد که :
آن ها ستارگاني در حال حرکت هستند.
آن ها پنهان هستن
آن ها ستارگاني جارو کننده هستند
که این سه جمله تفسیر آیه های 15 ،16 و 17 سوره ی تکویر هستن. خب راسش من دوس داشتم که خودم تفسیر قرآن رو بخونم و از زبونه خودم بنویسم که قرآن چه اشاره هایی به سیاهچالها داره اما وقتی صفحه های تفسیره قرآن رو ورق میزدم و میخوندمشون این سه تا آیه هیچ اشاره ای به سیاهچاله ها نکرده و تنها منظوری که داره سه چهار سیاره ی اولیه (عطارد، زهره، زمین و مریخ) هست که دوره خورشید در حاله حرکت اند و این واقعا واسم تعجب آور بود..... فقط  میتونم بگم چیزی در این مورد نمیدونم می تونید خودتون در کتابهای تفسیره قرآن ببینید....

پی نوشت: "آلبرت اینشتین در کودکی دچار بیماری دیسلسیک بود، یعنی معنی و مفهوم کلمات و عبارات را درست تشخیص نمی داد. معلم آلبرت اینشتین او را عقب مانده ذهنی، غیر اجتماعی و همیشه غرق در رویاهای احمقانه توصیف می کرد، ضمنا وی دوبار در امتحانات کنکور دانشگاه پلی تکنیک زوریخ مردود شد"!
یکم زیادی حرف زدم... مهم نیس.... برام خیلی دعا کنید حسابی درس بخونم و تو کنکور موفق بشم....دلم برای وبلاگم تنگ میشــــــــــــه.....
دوستووون دارم....
خدافــــظ.....

موجودات فضایی

سلااااااااام...
خب اول از همه بگم این روزا واقعا کمتر وقت میشه پای سیستم نشست چه برسه به اینکه نت بیای و آپ کنی،  من واقعا معذرت میخوام... اما نمیذارم  دیگه تابسون وبلاگم به همین روال پیش بره...

اماااا...
سال ها سال هس که این موضوع مهم توجه خیلی از دولت ها و دانشمندانو به خودش جلب کرده....  که توی این دنیا به این بزرگی که ملیاردها  کهکشان وجود داره با همه ی زیباییهایی که ستاره های درخشانش بهش دادن و با وجود سیاره هایی که شاید دورو وره این ستاره هان..... با وجود تمام اینها... آیا واقعا فضایی ها وجود دارن؟؟
شما چی فک می کنید؟؟؟
شماها رو که نمیدونم اما من خوبه خوب یادمه قبلنا خیلی می گفتن (البته هنوزم بعضی ها می گن) که توی دنیای به این بزرگی در هیچ سیاره ای به جز زمین حیاتی وجود نداره چرا که اونجا مثه زمین جوی نداره که کسی اونجا بخواد ادامه حیات داشته باشه اما چرا ما باید فک کنیم موجوداتی که در جاهای مختلف این دنیا وجود دارند حتما باید ساختارشون مثه انسان ها باشه بالاخره هر سیاره ای یه شرایطی داره و این امکان وجود داره که  موجوداتی اونجا باشن که ساختاره جسمیشون با شرایط اونجا مطابقت داشته باشه، برای مثال شماها میدونسید اگر مثلا موجودی روی ماه زندگی میکرد به دلیل جاذبه ی کم ماه دستاش بزرگتر و دراز تر از پاهاش بود
خــــب، اون یه تیکه ای بالایی رو که خوندید نظره خودم بود اما از اینجا به بعدش طبق مقاله هایی که خوندم و تحقیقاتی که کردم نوشتم...
از لحاظ علمی به چند نکته جالب می تونیم به امکان وجود فضایی ها پی ببریم...
اول اینکه اگر موجودات زنده به طور طبیعی ضمن تکامل سیاره ما در زمین به وجود اومدن پس چنین تصوری منطقی است که تکامل مشابهی می‌تونه در اجسام فضایی دیگه از نوع زمین صورت بگیره.
دوم اینکه کربن که اساس شیمیایی ماده زنده هست، یکی از فراوونترین عناصر در جهانه.
سوم انیکه مولکولهای آلی پیچیده که از آن حیات آلی می‌تونه به وجود بیاد، در توده‌های گاز و گرد و غباری که در فضای بین ستاره‌ ها وجود داره، هستش.
البته تمام اینها فقط نظریاتی هستن و واقعیت این مسئله خیلی پیچیده تر هس.
گذشته از تمام اینا ما باید به این موضوع هم توجه داشته باشیم ارتباطی که با بیرون از سیاره ی خودمون داشتیم تا چه حدی پیشرفته بوده؟؟؟
و حتما این رو هم میدونیم که انسان ها هنوز با این همه پیشرفتی که داشتند فقط تونستن درصد خیلی کمی از جهان رو مورده مطالعه و بررسی قرار بدن...
شما میدونسید که اگه ما بخوایم یه پیامی رو به نزدیک ترین ستاره که کناره ما وجود داره بفرستیم و دریافت کنیم حدود ده سال طول میکشه و اگه بخوایم به جای دیگه ای از کهکشانمون بفرستیم هزاران سال طول می کشه... چه برسه به کهکشان های دیگه ...
پس وقتی که علم زمینی ها اونقدر پیشرفت نکرده که بتونه محیطه خیلی دورتراز خودش رو ببینه و با اون محیط ارتباط برقرار کنه پس چطور میتونه بگه که اون بیرون هیچ کس وجود نداره و یا داره؟؟
پس از قطعی بودن وجوده فضایی ها خبری نیستش...
اما نظره خیلی از دانشمندها این بوده که احتمال اینکه ما تنها باشیم یک در ملیونه چون در حالی که در هر کهکشان دیویس تا چهارصد ملیارد ستاره وجود داره و در کله دنیا ملیاردها کهکشانه پس این پذیرفتنی نیس که بگیم فقط و فقط ما تنهاییم!!!!! اما فعلا تنها جایی که میشناسیم همین زمینه خودمونو....
و چون این مبحث کمی گسترده هس من کوچیکترش می کنم و میام داخله منظومه شمسی خودمون...
در منظومه شمسی خودمون به سه جا احتمال داده شده که موجوداتی باشند، سیاره مریخ، یکی از اقماره مشتری به اسمه اروپا و یکی از اقماره زحل به اسمه تیتان، که صحبت در مورده هر کدومشون واقعا مفصله که باشه واسه آپه بعدی که قول میدم خیلی زود بذارمش...

خب دیگه فک می کنم کافی باشه، میدونید یه جورایی احساس می کنم اینبار خیلی خوب ننوشتم چون همه چیز مبهم بود برام، هر چی مطلبای بیشتری می خوندم گیج تر میدم و کمتر به جوابایی که می خواستم می رسیدم...  ما از نظره علمی و عقلی چیزایی داریم که احتمال بده موجودات فضایی وجود دارند اما اون قدر پیشرفت نکردیم که ثابت کنیم اونا واقعا وجود دارند، گذشته از این ها آدم نمیتونه باور کنه که تو کهکشان به این بزرگی که اندازش صد هزار ساله نوریه فقط ما هستیم و هیچ موجود زنده ی دیگه ای نباشه!!!
به امید اینکه بالاخره از وجودشون مطمئن بشیم....
پ.ن: انیشتن می گه... "اگر انسان ها در طول عمر خویش میزان کارکرد مغزشان یک میلیونم معده شان بود الان زمین تعریف دیگری داشت..."

کهکشان ها!

سلااااااام...

خب دیگه کم کم دارم از بحثه ماه و اینا میام بیرون البته نه به طوره کامل اما دیگه دیدم دارم زیادی یکنواخت می نویسم گفتم یه تنوعی ایجاد کنم، هر وقت یه مطلب جالب در مورد ماه دیدم حتما میذارمش.

دوس دارم از کهکشان ها شروع کنم، چطوره؟  آره همین کهکشان ها خیلی خوبه، اما قبلش یه سوال؟؟

تا حالا به این فک کردید که دقیقا ما کجای این دنیا قرار داریم؟

تاحالا شده از خودتون بپرسید دنیا چقدر بزرگه؟

آخرش کجاس؟

آخره آسمون (توی فضا رو میگم)؟ سیاهیا؟

واقعا آخره این همه ماده ی تاریکی کجا تموم می شه؟

هوم؟

میدونید من بچه که بودم همیشه این سوال تو ذهنم بود، طوری که داشت دیونم میکرد بد جوریم رو اعصابم بود و هیچ چیزی نبود که به من جوابه درس بده، به جز یه عالمه خیالات اجق وجق که وقتی به یادش میوفتم خندم می گیره، همیشه با خودم فک می کردم، اگه یه روزی یه سفینه بسازن که از تمامه ستاره ها و سیاره ها و حتی کهکشان ها رد بشه اون ته تهش چیه؟ به کجا می رسه؟ آخرش دیواره؟ آخرش میوفتیم پایین؟ منفجر میشیم؟ یا اینکه به بهشت یا جهنم میرسیم؟آخرش چیه؟

هه... هه ... چه افکاری داشتمااا!!!

تا اینکه بزرگ تر شدم و به مدرسه رفتم، هنو ابتدایی بودم، یادم میاد وقتی یه روز از خانم این سوالو پرسیدم بهم گف ما قدرت  درکشو نداریم و ذهنه ما گنجایشش رو نداره که درک کنه، سیاهیا هیچ جا تموم نمیشن، چون خیلی بچه بودم این حرفو بهم زد همون موقع گرفتم که داره یه چیزی می پرونه که من بی خیال بشم اما من ولش نکردم، بزرگ تر شدم داشتم یه روز تو نت در مورده همین نجوم یه مطلبی می خوندم که به این نظریه انیشتن رسیدم...

انیشتن معتقده که این جهان یعنی کله فضا و اجرامی که توش وجود داره محدود هس، اما نا محصور، یعنی اگه شما کله این دنیارو یه کره فرض کنین این کره محدوده اما هیچ لبه ای و وهیچ حصاری دورو برش نخواهد داشت. درکش یکمی مشکله و من اون موقه بود که تازه به حرفه خانممون رسیدم.

و داخل این کره آسمانی یه عالمه کهکشان خوشکل و متفاوت وجود داره که تنها دو درصد از این کره رو تشکیل میدن و بقیش یعنی نودو هشت درصد دیگه ماده ی تاریکی هستش!!! و این در حالیه که تا حالا بیش از دیویس میلیارد کهکشان کشف شده و اگه کلا همه ی اینارو رو هم بذارید کنار و بچسبید به تنها کهکشان خودمون(کهکشانه راه شیری)، می بینیم که خوده کهکشان شیری هم فقط جزئی از یک کهکشان به نام گروه محلی هس و اگه بریم داخل تر در کهکشان راه شیری، خورشید و بقیه منظومه ی شمسیمون تنها بخشه کوچکی از این کهکشان رو تشکیل می دن به طوری که یه چیزی حدود دیوسوپنج هزار سال نوری از مرکز کهکشانمون فاصله داره!! این عکسرو ببینید،

خیلی جالب و تعجب آور بود، نه؟؟!!!

همین طور که توی عکس دارید می بینید خورشید و بقیه سیاره هایی که به خاطره جاذبه ای که داره دورش در حاله چرخیدن هستن، داره دوره کهکشان می گرده. چه جمله ای شد!!!

و پیش بینی شده که تا حالا خورشید حدوده 15 تا 20 دور به دوره هسته ی کهکشان راه شیری چرخیده باشه و در هر گردشش نزدیکه 250 ملیون سال طول می کشه که یه دوره کاملو بزنه.

فقط می خواستم ببینید دنیا چه قــــــــدر بزرگه و ما کجای این همه بزرگی هستیم...

بگذریم...

 

کهکشان ها

کهکشان ها مجموعه ای از ستاره ها، گرد و غبار و گازها هستن که به دلیل جاذبه ای که بینشون وجود داره، کنار همدیگه قرار گرفتن و این ها همه با هم در حاله گردش هستن.

اگه کهکشان ها رو مثه یه دایره در نظر بگیریم، تازه کوچک ترین اونها قطرشون حدود نیم ملیون سال نوری می باشد، تازه نزدیک ترین کهکشانی هم که کنار کهکشان ما وجود داره حدود 80000 سال نوری از ما فاصله داره!!!(یک سال نوری یعنی مسافت پیموده شده توسط  نور در یک سال!! و به خاطر اینکه کلا کهکشانها خییییلی از هم فاصله دارن دیگه اندازه گیریشون از کیلومتر و اینا گذشته و باید با سرعت نور اندازه بگیریمشون. )

کهکشان ها از خودشون انرژی خیلی زیادی تولید می کنن از جمله اشعه ی ایکس، ماوراء بنفش و مادون قرمز و بعضی از امواج رادیویی. دلیل اینکه یک کهکشان این همه انرژی به بیرون ساطع می کنه وجود ستاره های داغ بسیار نورانی و گاز و ابرهایی که از گردو غبار تشکیل شدن در مرکز اونها هس.

درصد خیلی کمی از کهکشان ها وجود دارن که به طور وحشتناکی، مقدار زیادی انرژی بیرون می دن و اسمشون هم کهکشان های فعال هسش. دلیل این همه انرژی وجود سیاه چاله هایی هس که در مرکز این کهکشان ها وجود داره و یادتون باشه که سیاه چاله ها اجرامی هستن که همیشه در حال تولید انرژِی هستن.

البته وسط همه ی کهکشان ها سیاه چاله ای وجود داره...

خب، اینو بدونین که اول یه سیاه چال به وجود میاد و بعد دوره اون یه کهکشان و چون تو این مورد بحث بیشتر سر سیاه چاله هاس و چگونه به وجود اومدنشونو اینا، بهتره وقتی که از سیاه چاله ها مطلب میزارم سره بحثو باز کنم.

بیشتر کهکشان ها امکان داره که به این نوع باشند: مثلا حدود چندیدن هزار کهکشان دوره هم جمع بشن و یک کهکشان بزرگ رو به وجود بیارن نمونه ی بارزش کهکشان خودمون هس که در کهکشانی به نام گروه محلی وجود داره.  

کهکشان ها انواع مختلفی دارن، کهکشان مارپیچی، کهکشان بیضی شکل و کهکشان حلزونی، کهکشان بی قاعده(نا منظم)، عکس های مختلفی هم ازشون گذاشتم اما دلم می خواد اینجا در موده یکیشون کمی صحبت کنم اونم کهکشان مارپیچی هس که کهکشانی که توش زندگی می کنیم یه نوعی از اونه.

 

 

کهکشان مارپیچی

کهکشانی که از تعداد زیادی ستاره و یه عالمه گاز و غبار تشکیل شده و کمی هم مدلش شبیه یه چیزی مثه مارپیچ یا فرفره هسش، ستاره شناسان هنوز متوجه نشدند که یه کهکشان مارپیچی چطوری رشد پیدا می کنه و این راز موقعی آشکار میشه که ما از چگونه چرخیدن اونا آگاه باشیم و حتی از به این مسئله هم نرسیدیم.

کهکشان راه شیری حدود 200 تا 400  ملیارد ستاره توش وجود داره (اون شبی که رفتیم رصد می خواستیم با تلسکوپ کهکشان راه شیری رو ببینم اما تلسکوپه قراضشون خراب بود، ندیدیم دیگه، کاش ماله خودمونو برده بودیم).

طول کهکشانمون حدود صد هزار سال نوری هسش....

ما در این کهکشان زندگی می کنیم و مسلما نمی تونیم شکل کلی شو به راحتی ببینیم، اما در هر نقطه از زمین ما می تونیم بخش هایی از اونو ببینم.

راسی اینجا رو کلیک کنید و کهکشان راه شیری رو در همین لحظه به صورت آنلاین تماشا کنید، فقط مواظب باشید که یهو گم نشید...

کسوف

درسته که وحشتناکو ترسناک  به نظر میرسه اما خب جزء زیبا ترین پدیده موجود در طبیعت هست، حالا شما تاحالا یه کسوف کامل  دیدید؟ 
عمرا اگه دیده باشید، البته نمی دونم چرا انقدر مطمئنم که ندیدید ولی شایدم دیده باشید، آخه می دونید این خورشید گرفتکی های کامل خیلی به ندرت اتفاق میوفته،
حالا دلیل کسوف یا همون خورشید گرفتگی چیست؟
وقتی در سطح کره ی زمین اندازه ماه و خورشید رو نگاه می کنیم دقیقا برابر همدیگه میشن، دلیل این برابری هم اینکه فاصله هاشون تا زمین کاملا متفاوته. حالا وقتی ماه دور زمین می چرخه و وقتی که از بین خورشید و زمین عبور می کنه بعد از جلوی خورشید رد می شه به طوری که کامل جلوی اونو می گیره که باعث می شه به سطحی از زمین نور خورشید  نمی رسه، خـــــــــب اونوقته که کسوف اتفاق میوفته، بعد همه جا (همون قسمتی که کسوف اونجا اتفاق میوفته) تاریک میشه البته نه مثه شب اما امواج هایی که روزها از روی زمین همیشه در حاله بلند شدن هستن و به علت نوره خورشید برای ما نامرئی می زنن در اون لحظه پیذا میشن که مثه روح می مونه، بعضی از سیاره هارو می تونیم از جمله عطارد مشتری و ... ببینیم و البته نا گفته نماند در اون لحظه سکوته عجیبی همه جارو فرا می گیره چرا که همه در حال تماشا کردن این پدید زیبا هستن.
به نظره من که خیلی جالب به نظر می رسه که وسط روز، هوا روشن، یهو همه جا تاریک بشه، واااااای خیلی دلم می خواد یه بار همچین کسوفی رو ببینم، استاد نجومه ما که می گفت زمان این کسوف های کامل هفت دقیقه بیشتر نیس و توی این زمان تمام آماتورها و رصد گرانو اینا نهایت استفاده رو از عکسو فیلم گرفتنو اینا میکنن.
در هر یک سالو نیم یک بار این کسوف اتفاق میوفته به خاطره همینم هس که هر فردی فقط یه بار می تونه این پدیده ی زیبا رو ببینه چرا که در هر بار شاید  در قسمتای مختلف زمین باشه و پیش بینی شده که پنجاه ساله دیگه همچین خورشید گرفتکی رو ما می تونیم ببینیم  
یه چیزه جالبه دیگه
یادمه موقعی که داشتیم سره کلاس در مورده همین کسوف صحبت می کردیم خانوم صداقت می گفت در زمان های خیلی خیلی قدیم که هیچ کس نمی دونسه اصلا زمین دور خورشید می چرخه و هم دوره خودش و ماه هم به دورش، وقتی خورشید گرفتگی کامل اتفاق می افتاده خب خیلی هم ناگهانیه دیگه که وسط روز یهو همه جا تاریک شه،این مردم ساده هم همشون فک می کردن به خاطره کارایی که می کنن از جمله جنگهای وحشتناکی که بینشون بوده، خدا از دستشون ناراحته و به خاطره همین آسمون تاریک شده اونوقت سری فرمانه آتش بس می دادن و ...  بی چاره ها حقم داشتن خب چمی دونسن که اصلا واسه چی این طوری می شه.
خب، حالا فرض رو براین بگیرید که دیگه کم کم ماه داره می ره اونورتر و خورشید دوباره پیدا می شه اونوقته که زیبایی ای رو که تاحالا تو آسمون ندیدید رو می بینید، وقتی ماه کم کم از پشته خورشید می ره کنار تاج هایی که همون نوره خورشید هس از بالا و پایین و همه طرفه قرصه مشکی رنگ ماه مثله آتیش هی می زنه بیرون یه جورایی می درخشن و واقعا زیباست البته منم تاحالا  ندیدم ولی اون طوری که تعریفشو از چند نفری که دیده بودن شنیدم خیلی برام جالب بود، صورتای فلکی هم که نمایان شده بودن دیگه پشته نور خورشید محو می شن کم کم همه چی به رواله خودش برمی گرده و باز هم همه جا روشن می شه و...
:D من از اینا می خواااااااااااام          
می خواستم یکم هم در مورده کسوف جزئی بنویسم ولی خب وقت نکردم بعدا حتما می نویسم در ضمن اگه اشکالی توی آپم دیدید حتما در بخش نظرات بهم بگید...

ممنون

 

 

 

خاطره ی یه شبه رصدی

سلااااام. چطورید؟؟!
آپه این دفعه ام یه جورایی با بقیش فرق می کنه، خب میدونید راسش فک کردم وبم زیادی داره یکنواخت می شه گفتم یه تغییرو تحولی توش ایجاد کنم.
یکی از خاطراته شبه رصدیم رو براتون گذاشتم، تابسون همین امسال بود که با بچه ها رفیتم، البته زمسون هم بردن ولی شیراز که بابام اجازه نداد برم، اگرم اجازه می داد نمی رفتم آخه زمسون، توی اون سرما، وسطه یه بیابون، وااییییییی اصلا حرفشو نزن...
یادمه اون شب وسطه یه بیابون وحشتناک که هواش هم خیلی خوب بود، درسه که از وجود عقربو مار توی اون دشته بزرگ آگاهی داشتیم اما خب، به رصدمون مشغول بودیم و انگار نه انگار...
یادش بخیر چه قدر خوش گذش...
شهابایی که مثله فشفشه تو آسمونه اون شب می درخشیدن...
ماه، مشتری، زحل، مریخ، وای که چقدر اون شب از پشته تلسکوب قشنگ بودن ...
صورتای فلکی که پشته سره هم طلوعو غروب می کردن...
بحثو گفتگوی نجومی...
خوابیدن وسطه اون بیابونه پر از عقربو...
شیطونیامون که سروصداهاش به اوج خودش رسیده بود...
چه هالی داد...
خیلی خوش گذش...
دعواهای خانوم صداقت...
توی اتوبوسو که دیگه نگو...
راسی هواش چقدر خوب بود...
خیلی خوش گذش...
یادش بخیر...
طولانیه اما قشنگه بخونیدش...
 

 


 

ادامه نوشته

پدیده ی شق القمر

از شق القمر چه می دانید؟!

شق القمر

به متن زیر توجه کنید...
سازمان فضانوردی " ناسا " به دو نیم شدن کره ی ماه و سپس پیوند خوردن این دو نیمه به یکدیگر پی برد. به نقل از یک محقق اردنی علوم فلکی در این زمینه نوشت: سفینه ی فضایی آمریکایی " کلمنتاین " که سالها در کره ی ماه کارهای  تحقیقاتی انجام می دهد حالا به این نتیجه رسیده است که کره ی ماه صدها سال پیش به دو نیمه ی متساوی تقسیم شده و دوباره به یکدیگر متصل شدند. این محقق اردنی با ارسال گزارشی به ناسا آنان را نسبت به این موضوع مطلع ساخت که مسلمانان، این پدیده را متعلق به 1400 سال پیش می دانند و مربوط به معجزه ای از پیامبر اکرم (ص) به نام " شق القمر" است. ناسا هیچ دلیلی برای کشف خود پیدا نکرده چون این اتفاق نادر تا کنون برای هیچ جرم آسمانی به وقوع نپیوسته است.
خـــــب، تا حالا داستانه معجزه ی شق القمر رو شنیدید؟؟؟
حالا داستانه زیر رو بخونید...
در شب چهاردهم ذی حجه که قرص ماه هم کامل بوده، تعدادی از مشرکانه مکه با پیامبر به طوره پنهانی بیعت می کنند و از ایشان درخواست معجزه می کنند و می گویند که هر پیامبری دارای معجزه می باشد، معجزه ی شما در این شب چه می تواند باشد؟؟ پیامبر فرمود شما از من چه معجزه ای در خواست می کنید؟؟
مشرکانه مکه که معجزه در زمین را نوعی سحر و جادو میدانستند و معتقد بودند که سحر و جادو در آسمان ها اثری ندارد، در این مورد از پیامبر در خواست کردند که قرص ماه را در آسمان به دو قسمته مساوی تقسیم کند. پیامبر در این باره کمی می اندیشد و بعد از اینکه جبرئیل بر ایشان نازل می شود و می گوید، خدای سبحان به تو سلام می رساند و می فرماید هر چیزی در این عالم را به فرمان تو در آوردم، هر چه ازمن بخواهی اجابت خواهم کرد، آنگاه پیامبر سرش را به سوی آسمان بلند می کند و به ماه دستور می دهد که به دو نیم تقسیم شود، بعد از آن دقیقا ماه به دو نیمه می شود و معجزه ی الهی به وقوع پیوست. در همان وقت پیامبر و یارانه ایشان از روی شکر سر به سجده بر آوردند اما مشرکانه مکه باز از پیامبر خواستند که دوباره ماه را به حالت اولیه خود بر گرداند، پیامبر باز سر به آسمان بلند کرده به به ماه اشاره ای کرد و دستور داد که دو نیمه به یکدیگر بپیوندد. مشركان مكه بار دیگر از آن حضرت درخواست كردند كه وی معجزه كرده و بالای ماه را بشكافد. آن حضرت برای اتمام حجت بر آنان، باردیگر اشاره به ماه كرد و فرمان داد كه در بالایش شكافی پدید آید. در همان لحظه انشقاقی پدید آمد و بالای ماه شكافته شد و معجزه "شق القمر"به وقوع پیوست.
مشركان و كافران كه با چشم خود شاهد این معجزه الهی بودند، به عهدشان وفا نكرده و برای ایمان آوردن به پیامبر(ص) بهانه آوردند و گفتند: ما منتظر بازگشت مسافرانمان از شام و یمن میمانیم،اگر آنان نیزاین معجزه را دیده باشند به تو ایمان می آوریم و در غیر این صورت معلوم می شود كه بر ما سحر و جادو كردی و دشمنی ما نسبت به تو افزون می گردد.
به هر حال، مشركان با این بهانه از زیر بار عهد و پیمانشان شانه خالی كرده و به آن حضرت ایمان نیاوردند و گفتند كه كار محمد (ص)، سحرو جادو بوده.

حالا بر اساسه کدام مستندات علمی قضیه ی شق القمر اثبات شده؟؟
خب در مورده اینکه ماه دو قسمت شده باید بگیم که هیچ بعید نبوده، چون در کرات آسمانی اتفاقی بی سابقه نیست، خب میدونید می تونیم به منظومه ی شمسیه خودمون اشاره کنیم، کله منظومه ما جزئی از خورشید بوده و بعد پس از یه انفجاری هر کدوم به گردشه خود در اومدند.
اما اینکه دوباره این دونیمه به هم پوسته اند، می توینم به جاذبشون اشاره کنیم، بازگشت این دونیمه به علت وجوده جاذبه در هر دوشون کاملا امکان پذیره.    
البته گفته شده است که این مساله از نظر عقلی امری ممکن و دلیلی بر محال بودن آن وجود ندارد و از نظر دلایل نقلی قطعی است و نیازی به اثبات علمی آن نیست گرچه اثبات علمی آن برای اطمینان و تقویت ایمان مفید خواهد بود.
امیدوارم براتون مفید بوده باشه.
   

شکل ماه

سلااااااام به دوستان عزیز، امیدوارم حالتون خوب باشه.
خــــــــب اول بگم از نظراتی که دادید واقعا کیف کردم، یه جورایی علاقم برای آپ کردن بیشتر شده، چون فک کنم شما هم از این مطلبا خوشتون اومده البته ناگفته نماند که حالا حالاها جاهای حساسه آپای من مونده.
بگذریم
این بار می خوایم یه کم در مورده شکل وشمای زیبا و البته چندش آور ماه صحبت کنیم، این که چه چیزی باعث شده که ماه انـــــــــــــقدر خال خالی باشه؟؟؟؟؟        

بدونه هیچ وقفه ای متوجه این میشید که سطح ماه تشکیل شده از گودال های بسیار، گودال هایی عمیق، بزرگ و البته ترسنااااک. بعضی هاشون اونقـــــــدر بزرگن که ما دریا صداشون می زنیم، بعضی هاشون انقدر عمیقن که باعثه به وجود اومدن کوه ها دوره لبه هاشون شده، اما خب، چی باعثه همچین ریختی برای ماه شده؟ هوم؟
این گودال ها ناشی از شهاب سنگ هایی هست که از برخوردش به سطح ماه به وجود می یاد، بیش از چهار ملیارد سال پیش سطح کره ی ماه توسط شهاب سنگ های بسیاری بمباران شده و در حقیقت این دلیل به وجود اومدن شکل ماه هست، به نظر میرسه که ماه در سال های اولیه ی عمرش در معرض شدیدترین شهاب سنگ ها قرار داشته و به همین دلیل ماده ی شهاب سنگی در منظومه ی شمسی کمتر شده و در نتیجه تعداد برخورده شهاب به ماه کمتر شده!!!!!!!!!!!!!
گفتیم از برخورده این شهاب ها گودال هایی به وجود می یان که ما با چشمه عادی میتونیم اونا رو به صورت  لکه هایی بر سطح ماه مشاهده کنیم  که اونا به شکل اقیانوس به نظر میرسند به همین دلیل ما اونارو دریا صدا میزنیم. 
دریاهای تاریک
البته فک نکنید منظور از گفتن دریاها اینه که واقعا توی اون گودال ها پرازآبه، نه این طور نیس، توی آپه قبلی دیدیم که جاذبه ی ماه خیلی کمه و نمیتونه در سطحه خودش آب و هوا را نگه داره  پس ماه هیچ وقت دارای اقیانوس نبوده و نخواهد بود. درون این دریاهای تاریک و عظیمو ترسناک پراز سنگ های گدازه هست، این سنگ های گدازه در سالهای خیلی پیش در بخش هایی از سطح  سفید ماه که پراز دهانه های آتشفشانی بوده سرازیر شده و در این قسمت ها(دریاها) جمع شده.
خب حالا دیگه شاید این سوال براتون پیش اومده باشه، دلیل اینکه انقـــــــدر شهاب سنگ ها به ماه برخورد می کنند، چیه؟ چرا به زمین، کره ی حیاطی  ما برخورد نمی کنن؟؟؟؟؟
گفتیم ماه جاذبه ی خیلی کمی داره پس نمیتونه در سطحه خودش آب و هوا رو نگه داره پس ماه فاقد جو هست، خب پس نتیجه میگیریم هیچ هوایی دوره ماه نیس که شهاب سنگایی که به سمتش هجوم می یارن رو نگه داره و نذاره به سطحش برخورد کنه، پس مستقیم می یاد می خوره تو هدف.
اما زمین این طوری نیس، دوره کره ی زمین جو وجود داره پس وقتی شهاب سنگی به سمته زمین  می یاد با جوه زمین برخورد می کنه اونوقت بووووم، می سوزززززه، به خاطرهمین یه جرقه ی خیره کننده ی زیبا از این برخورد به وجود مییاد که باورتون نمیشه من هر وقت یه شهاب سنگ تو آسمون می بینم از زیبایی که داره جیغ می کشم، تنها چیزی هم که از این برخورد نصیب زمین میشه یه عالمه خاکستر هست، هی، تا حالا میدونستید هر ساله حدوده چهار سانتیمتر داره به خاکه زمین به خاطره همین خاکسترا اضافه میشه!!!!!!!!
حالا که بحثه جو ماه باز شد بیاد یکم هم در مورده آب و هوای اونجا بحث کنیم!!
اونجا انقدر جاذبه ضعیف هس که نمی تونه گازهای هوا رو در سطح خودش نگه داره پس وقتی جو نداره مسلما هیچ فرسایشی اونجا اتفاق نمی یفته، برای مثال اگر من یا شماها یه روزی اونجا راه بریم، جاهای پامون هیچ وقته هیچ وقت از بین نمی ره مگر اینکه یه شهابی چیزی بیاد بخوره توش و باعثه تغییر شکله اونجا بشه، تازه فشاره هوا هم اونجا وجود نداره، حالا شما فک می کنید انسانی که توی بدنش خون باسرعت در حاله گردشه و در نتیجه فشاره زیادی در بدنش وجود داره اگه بدون لباسه فضانوردی اونجا قدم بزنه چه اتفاقی براش می یوفته ؟؟؟؟؟
خب من الان بهتون میگم، ببینید در سطحه زمین فشار به قدری هست که بتونه در مقابله فشاری که در بدن ما هست غلبه کنه و در واقع به خاطره همینه که ما به حالته تعادله خودمون هستیم، اما در ماه فشاری که مارو به حالته تعادل نگه داره وجود نداره، خــــــــــــــب پس اگه یه روزی بدونه لباسه فضانوری در اونجا قدم زدید به خاطره فشاره زیادی که تو بدنه ما هست منفجر خواهید شد و در نهایت  می ترکیم.
خب، دیگه اینکـــــه، به دلیل نداشتنه جو اثره گلخانه ای اونجا پدید نمی یاد(اگه نمیدونید اثر گلخانه ای چیه در بخش نظرات بپرسید تا براتون توضیح بدم ) درنتیجه روزهای بسیار بسیار داغ و سوزان و شب های بسیار بسیار سرد رو ملاحظه می کنیم به طوری که در روز ها با دمای بالای صد درجه اما در شبها با دمای زیر صد درجه سرو کار داریم.
حالا ببینید خدا چقــــــــــــدر این دنیارو قشنگ آفریده و میبینید اینجا توی زمین چقدر همه چیز با هم هماهنگی داره طوری که آدم از فهمیدن اونا بدنش به لرزه در می یاد.     

نیروی گرانش ماه و زمین!!

سلام به دوسای گلم، امیدوارم که حالتون خوب باشه
وبلاگه جدیدمو به خودم تبریک می گم، مبارکم باشه.
و اماااااا...
خب هممون میدونیم که ماه تنها قمر زمینه و از خودش نوری نداره و نوره خورشیدی که بهش می تابه رو منعکس می کنه و این باعث میشه که ما اونو ببینیم، جاذبه ی ماه اونقدر کمه که نمی تونه گازهارو در سطحه خودش نگه داره بخاطره همین توی ماه هیچ جوی وجود نداره، دیگه اینکه در سطح کره ماه هزاران گودال شهاب سنگی وجود دارد، خب این ویژگی هایی از ماه بود که هممون تقریبا باهاشون آشنا بودیم اما این ویژگی ها باعثه اتفاقاتی میشن که خیلی جذاب و
جالب و البته باور نکردنیه!!!!!!!!!!!

حالا با اینکه ماه دقیقا بالای سره ما قرارداره فک می کنید چرا به سمت زمین سقوط نمی کنه؟
اگر انسان ماه را که در حقیقت مداوم داره دوره زمین می چرخه از حرکت باز می ایستاند، ماه فقط برای مدت کوتاهی ثابت می ایستاد، اونوقت با سرعتی بسیار زیاد به سمته زمین سقوط می کرد، (وااااای فکرشو بکنید) البته انسان همچین کاری نمی تونه بکنه. زمین با جاذبه ای که داره ماه را به سمته خودش می کشه، ماه از همان زمان های اولیه با سرعتی نسبتا زیاد به دور زمین در حال چرخیدن بوده، در اثر این حرکته گردشی، یک نیروی گریز از مرکز به سمت خارج ایجاد می شود که درست و دقیقا به همون اندازه ای هست که نیروی جاذبه زمین به سمت داخل کشش دارد، که مسلما این دو تا نیرو مخالف همدیگر
هستن پس همدیگر رو خنثی می کنن و این باعث می شه که ماه همیشه و همواره بر روی مدار خود باقی بمونه.

دیگه اینکه جاذبه ای که ماه روی زمین داره درسته که خیلی کمه اما خب بالاخره هست دیگه باعث این می شه که زمین دیرتر به دور خودش در یک شبانه روز بچرخه، برای مثال در زمان های اولیه مدت شبانه روز زمین فقط ده ساعت بوده اما حالا بیستو چهار ساعت شده، خــــــــــب، اگر این روند ادامه پیدا کنه مدت شبانه روز زمین چهلو هفت ساعت می شه، اما طول این روند بزرگتراز طول عمره خورشید هست و موقعی مدت حرکته وضعی زمین چهلو هفت ساعت میشه که دیگه خورشید نابود شده، بنابراین منظومه شمسی ما عمر کافی برای رسیدن به اون زمان رو نداره خیلی نگران نباشید.  

حتما تا به حال به این موضوع فکر کرده اید که چرا ما همیشه یه طرفه ماه رو می بینیم؟؟
دلیل اینکه همیشه یک طرف ماه رو می بینیم عدم چرخش ماه به دور خود نیست؛ زیرا اگر ماه به دور خود نمی چرخید، در هر بار گردش به دور زمین یک بار به طور کامل اطراف آن را می دیدیم.
دلیل این اتفاق اینه که دوره تناوب چرخش ماه به دور خود و گردشش به دور زمین برابر هستند. یعنی هنگامی که ماه یک دور کامل دور زمین می گردد، یک دور هم دور خود چرخیده است. این هماهنگی زیبا در طبیعت موجب شده است همیشه یک روی ماه به سمت زمین باشد. برای بهتر متوجه شدن، دو توپ بردارید، یکی زمین و دیگری ماه. این اتفاق را شبیه سازی کنید، یا می تونید به لینکه زیر مراجعه کنید که پیشنهاد می کنم حتما این کارو بکنید چون واقعا زیباست.

http://www.youtube.com/watch?v=7DNEI4VMKrw&feature=related 

خب چه طور بود؟؟!